چرا در بعضی روابط، یکی از طرفین همیشه به دنبال تایید است؟
آیا تا به حال در رابطهای بودهاید که در آن حس کنید دائم در حال تلاش برای جلب رضایت و تایید طرف مقابل هستید؟ این مسئلهای رایج است و دلایل مختلفی دارد. شناخت این دلایل، اولین قدم برای حل این مشکل و داشتن رابطهای سالمتر و متوازنتر است.
در این پست، به بررسی شانزده دلیل احتمالی میپردازیم که چرا یکی از طرفین در یک رابطه، دائماً به دنبال تایید و تصدیق از سوی دیگری است:
- ✳️
اعتماد به نفس پایین:
فردی که اعتماد به نفس کافی ندارد، ارزش خود را در تایید دیگران میبیند. - ✳️
تجربههای کودکی:
تجربههای نامطلوب در دوران کودکی، مانند انتقادهای مداوم یا عدم دریافت محبت کافی، میتواند باعث ایجاد نیاز دائمی به تایید در بزرگسالی شود. - ✳️
ترس از طرد شدن:
این ترس ریشه در ناامنیهای عمیق دارد و فرد را وادار میکند تا هر کاری انجام دهد تا از رها شدن و طرد شدن توسط طرف مقابل جلوگیری کند. - ✳️
نیاز به کنترل:
در برخی موارد، جستجوی تایید میتواند تلاشی ناخودآگاه برای کنترل رابطه باشد. با جلب رضایت طرف مقابل، فرد حس میکند که بر او تاثیر دارد. - ✳️
کمالگرایی:
افراد کمالگرا استانداردهای بسیار بالایی برای خود تعیین میکنند و هرگز از عملکرد خود راضی نیستند. به همین دلیل، به تایید دیگران نیاز دارند تا مطمئن شوند که به اندازه کافی خوب هستند. - ✳️
فشار اجتماعی:
انتظارات و فشارهای جامعه، به ویژه در مورد نقشهای جنسیتی، میتواند باعث شود فرد حس کند که باید دائماً رفتار خود را با معیارهای دیگران تطبیق دهد. - ✳️
اختلالات شخصیتی:
برخی اختلالات شخصیتی، مانند اختلال شخصیت وابسته، با نیاز مفرط به تایید و وابستگی مشخص میشوند. - ✳️
تغییرات بزرگ زندگی:
مواجهه با تغییرات بزرگ و استرسزا در زندگی، مانند از دست دادن شغل یا مهاجرت، میتواند باعث افزایش ناامنی و نیاز به تایید شود. - ✳️
ارتباطات آنلاین:
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی و مقایسه خود با دیگران میتواند اعتماد به نفس را کاهش داده و نیاز به تایید را افزایش دهد.
احساسات منفی مانند اضطراب و خشم، میتواند باعث شود فرد برای آرامش یافتن به تایید دیگران وابسته شود.
اگر شما یا کسی که میشناسید با این مشکل دست و پنجه نرم میکند، توصیه میشود از یک متخصص کمک بگیرید.
1. عزت نفس پایین: ریشه اصلی نیاز به تایید
یکی از اصلیترین دلایل نیاز دائمی به تایید، عزت نفس پایین در فرد است.فردی که نسبت به خود احساس ارزشمندی نمیکند، به دنبال این است که این کمبود را از طریق تایید دیگران جبران کند.این افراد اغلب خود را به اندازه کافی خوب نمیدانند و به همین دلیل به دنبال بازخوردهای مثبت از طرف مقابل هستند تا احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنند.آنها دائماً از خود می پرسند: “آیا من به اندازه کافی خوب هستم؟” و این سوال را در رفتارهای خود به نمایش می گذارند.این افراد اغلب در دوران کودکی مورد انتقاد شدید قرار گرفته اند و یا احساس بی ارزشی را تجربه کرده اند.
عزت نفس پایین میتواند منجر به رفتارهای ناسالم در رابطه شود، زیرا فرد برای حفظ رابطه به هر قیمتی حاضر است تایید طرف مقابل را جلب کند.
در نتیجه، آنها ممکن است نیازها و خواسته های خود را نادیده بگیرند و به طور مداوم از خود بپرسند: “آیا این کار را درست انجام دادم؟”این چرخه مداوم نیاز به تایید میتواند خسته کننده و فرساینده باشد هم برای فردی که به دنبال تایید است و هم برای طرف مقابل.
2. تجربیات ناخوشایند دوران کودکی
تجربیات دوران کودکی نقش مهمی در شکل گیری شخصیت و نیازهای عاطفی افراد دارند.کودکانی که در محیطی ناامن و پر از انتقاد بزرگ شدهاند، اغلب نیاز بیشتری به تایید در بزرگسالی پیدا میکنند.عدم دریافت عشق و توجه کافی در کودکی، میتواند باعث شود فرد در بزرگسالی به دنبال جبران این کمبود باشد.کودکانی که مورد آزار و اذیت عاطفی قرار گرفته اند، ممکن است یاد بگیرند که برای جلب توجه و محبت باید رفتارهای خاصی را از خود نشان دهند.حتی اگر والدین قصد بدی نداشته باشند، انتقاد بیش از حد یا عدم ابراز محبت میتواند به عزت نفس کودک آسیب برساند.
این تجربیات باعث می شود که فرد در بزرگسالی به طور مداوم در پی تایید باشد تا احساس امنیت و ارزشمندی کند.
آنها ممکن است به دنبال الگوهایی در روابط خود باشند که به طور ناخودآگاه یادآور دوران کودکی آنها باشد.در نتیجه، فرد ممکن است در روابط خود به دنبال تایید دائمی باشد تا از تکرار تجربیات ناخوشایند دوران کودکی جلوگیری کند.
3. ترس از طرد شدن و رها شدن
ترس از طرد شدن یکی دیگر از دلایل مهم نیاز به تایید است. فردی که از طرد شدن میترسد، سعی میکند با جلب رضایت و تایید دیگران، از این اتفاق جلوگیری کند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات ناخوشایند قبلی در روابط باشد، مانند رها شدن توسط والدین یا شریک زندگی. افرادی که تجربه رها شدن را داشته اند، ممکن است به طور مداوم نگران از دست دادن رابطه باشند. آنها ممکن است رفتارهای وسواسی از خود نشان دهند تا از طرد شدن جلوگیری کنند. این ترس میتواند باعث شود فرد از بیان نیازها و خواسته های خود خودداری کند، زیرا می ترسد که طرف مقابل را ناراحت کند. در نتیجه، آنها ممکن است خود را در موقعیتی قرار دهند که نیازهای طرف مقابل را بر نیازهای خود اولویت دهند. این رفتارها میتواند به مرور زمان باعث نارضایتی و فرسودگی در رابطه شود.
4. الگوهای ارتباطی ناسالم
در برخی روابط، الگوهای ارتباطی ناسالم وجود دارد که باعث میشود یکی از طرفین به طور مداوم به دنبال تایید باشد. این الگوها میتواند شامل انتقادهای مکرر، عدم قدردانی و یا نادیده گرفتن نیازهای عاطفی فرد باشد. 
این رفتارها به مرور زمان باعث فرسودگی عاطفی، استرس و اضطراب می شود. برای رهایی از این وابستگی، فرد باید بر روی تقویت عزت نفس خود، شناسایی و ارضای نیازهای خود و ایجاد روابط سالم و مستقل با دیگران تمرکز کند. در این مسیر، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند بسیار مفید باشد.
12. عدم اعتماد به نفس در تصمیم گیری
فردی که اعتماد به نفس کافی برای تصمیم گیری ندارد، اغلب به دنبال تایید دیگران است.او به جای تکیه بر قضاوت خود، به دنبال اطمینان از درستی تصمیم خود از طریق تایید دیگران است.این عدم اعتماد به نفس میتواند ناشی از انتقادهای مکرر در دوران کودکی، تجربیات شکست یا کمال گرایی باشد.فرد می ترسد که تصمیم اشتباه بگیرد و مورد انتقاد قرار گیرد.او دائماً از دیگران سوال می پرسد، مشورت می گیرد و به دنبال نشانه هایی از تایید در رفتار و گفتار آنها است.این رفتارها میتواند باعث شود که فرد به دیگران وابسته شود و قدرت تصمیم گیری خود را از دست بدهد.
برای تقویت اعتماد به نفس در تصمیم گیری، فرد باید به تدریج مسئولیت تصمیمات خود را بر عهده بگیرد، از اشتباهات خود درس بگیرد و به قضاوت خود اعتماد کند.
در ضمن، باید از کمال گرایی دست بردارد و بپذیرد که هیچ کس کامل نیست و اشتباه کردن بخشی از فرآیند یادگیری است.با تمرین و ممارست، فرد میتواند اعتماد به نفس خود را افزایش داده و بدون نیاز به تایید دیگران، تصمیمات درست بگیرد.
13. تاریخچه روابط ناموفق
داشتن تاریخچه ای از روابط ناموفق میتواند بر نیاز به تایید در روابط بعدی تاثیر بگذارد.فردی که در گذشته روابط شکست خورده ای را تجربه کرده است، ممکن است دچار احساس ناامنی و بی ارزشی شود.او می ترسد که دوباره طرد شود، مورد خیانت قرار گیرد یا کافی نباشد.این ترس ها باعث می شود که او در روابط بعدی به دنبال نشانه هایی از تایید و اطمینان باشد.او ممکن است رفتارهای چاپلوسانه از خود نشان دهد، نیازهای خود را نادیده بگیرد یا بیش از حد تلاش کند تا طرف مقابل را راضی نگه دارد.این رفتارها در واقع تلاشی برای جلوگیری از تکرار تجربیات ناخوشایند گذشته است.
برای رهایی از این چرخه معیوب، فرد باید به خود زمان دهد تا از شکست های گذشته التیام یابد.
او باید بر روی تقویت عزت نفس خود، شناسایی الگوهای ناسالم در روابط گذشته و یادگیری مهارت های ارتباطی سالم تمرکز کند.در ضمن، باید بپذیرد که هر رابطه ای متفاوت است و نباید ترس های گذشته را به رابطه جدید منتقل کند.مشاوره با یک متخصص میتواند در این مسیر بسیار مفید باشد.
14. الگوبرداری از رفتار والدین
بسیاری از رفتارهای ما در روابط، الگوبرداری شده از رفتار والدین یا مراقبان اصلی ما در دوران کودکی است.اگر یکی از والدین یا هر دوی آنها به طور مداوم به دنبال تایید دیگران بوده اند، احتمالاً فرد نیز این الگو را در روابط خود تکرار می کند.کودکان از طریق مشاهده و تقلید، یاد می گیرند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند و نیازهای خود را برآورده کنند.اگر کودک شاهد بوده باشد که والدین برای جلب رضایت دیگران، نیازهای خود را نادیده می گیرند، این رفتار را به عنوان یک روش صحیح در روابط یاد می گیرد.
در ضمن، اگر والدین بیش از حد انتقادی بوده باشند یا به طور مداوم کودک را با دیگران مقایسه کرده باشند، احتمالاً کودک در بزرگسالی به دنبال تایید دیگران خواهد بود تا احساس ارزشمندی کند.برای تغییر این الگو، فرد باید آگاه شود که رفتارش ریشه در کودکی دارد.او باید الگوهای رفتاری والدین خود را شناسایی کند و تصمیم بگیرد که آیا می خواهد این الگوها را در زندگی خود ادامه دهد یا خیر.در صورت تمایل به تغییر، فرد باید بر روی تقویت عزت نفس خود، یادگیری مهارت های ارتباطی سالم و ایجاد روابطی که در آن احساس امنیت و پذیرش کند، تمرکز کند.
کمک گرفتن از یک درمانگر میتواند در این فرآیند بسیار موثر باشد.
آگاهی از این الگوها قدم اول در تغییر رفتارهای ناسالم است.
15. عدم بیان نیازها و خواسته ها
فردی که قادر به بیان نیازها و خواسته های خود نیست، اغلب به دنبال تایید دیگران است.او به جای اینکه به طور مستقیم نیازهای خود را بیان کند، سعی می کند با رفتارهای غیر مستقیم، توجه و محبت دیگران را جلب کند.این عدم توانایی در بیان نیازها میتواند ناشی از ترس از طرد شدن، ترس از ایجاد درگیری یا باورهای غلط در مورد خودارزشمندی باشد.فرد ممکن است فکر کند که اگر نیازهای خود را بیان کند، دیگران او را دوست نخواهند داشت یا او را خودخواه خواهند دانست.در نتیجه، او ترجیح می دهد سکوت کند و نیازهای خود را نادیده بگیرد تا اینکه ریسک ناراحت کردن دیگران را بپذیرد.
این رفتارها باعث می شود که فرد احساس ناامیدی، خشم و نارضایتی کند.برای یادگیری نحوه بیان نیازها، فرد باید ابتدا نیازهای خود را شناسایی کند و سپس راه های سالم و موثر برای بیان آنها را بیاموزد.او باید یاد بگیرد که چگونه به طور قاطعانه و با احترام با دیگران ارتباط برقرار کند و نیازهای خود را بدون ایجاد درگیری یا احساس گناه بیان کند.در ضمن، باید بپذیرد که بیان نیازها نه تنها حق اوست، بلکه برای داشتن یک رابطه سالم و رضایت بخش ضروری است.این مهارت میتواند به طور قابل توجهی کیفیت روابط را بهبود بخشد.
16. نقش فرهنگ و جامعه
فرهنگ و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، میتواند نقش مهمی در شکل گیری نیاز به تایید داشته باشد.در برخی فرهنگ ها، اهمیت زیادی به نظرات و قضاوت های دیگران داده می شود و فرد برای پذیرفته شدن در جامعه، باید همواره به دنبال تایید دیگران باشد.در این فرهنگ ها، ممکن است ارزش های فردی و استقلال فکری مورد تشویق قرار نگیرند و فرد برای همرنگ شدن با جماعت، مجبور شود نیازها و خواسته های خود را نادیده بگیرد.
در ضمن، در برخی جوامع، نقش های جنسیتی کلیشه ای میتواند باعث شود که زنان بیشتر از مردان به دنبال تایید باشند.
زنان ممکن است تحت فشار قرار گیرند تا همیشه زیبا، مهربان و مطیع باشند و این امر میتواند باعث شود که آنها به طور مداوم به دنبال تایید دیگران باشند.برای رهایی از این تاثیرات فرهنگی و اجتماعی، فرد باید آگاه شود که کدام یک از باورها و ارزش های جامعه، باعث ایجاد نیاز به تایید در او می شوند.او باید بر روی تقویت ارزش های فردی خود، ایجاد استقلال فکری و یادگیری نحوه مقابله با فشارهای اجتماعی تمرکز کند.در ضمن، باید به خود یادآوری کند که ارزش او به نظرات و قضاوت های دیگران بستگی ندارد و او میتواند بدون نیاز به تایید دیگران، زندگی شادی داشته باشد.






یادمه تو یه رابطه قدیمی همیشه حس میکردم باید ثابت کنم آدم به دردبخوری هستم 😅 انگار یه صدا تو ذهنم میگفت اگه فلان کارو نکنی ممکنه دیگه دوستت نداشته باشه… بعدا فهمیدم این حس قدیمیه از بچگی که پدرم همیشه میگفت باید بهترین باشی تا ارزش داشته باشی
دیدن این همه دلیل پشت نیاز به تایید واقعا چشمو باز کرد 😮💨 بعضیا فکر میکنن این یه مشکل ساده خودخواهیه ولی واقعا ریشه های عمیق تری داره
یه چیز جالب که متوجه شدم اینه که گاهی اونقدر عادت کردیم به گرفتن تایید که حتی نمیدونیم چه هویتی بدون اون داریم… مثل این میمونه که سال ها عینک دودی به چشم داشته باشی و یادت رفته باشه دنیا بدون این رنگ چطوریه 🤔
یه دوره ای هر تصمیم کوچکی رو با چهارتا آدم چک میکردم چون میترسیدم اشتباه کنم… یاد گرفتم اینکار فقط ترسوها رو قوی تر میکنه نه من رو 💪