چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که نیازهایمان برآورده نمیشود؟
احساس عدم رضایت در روابط، تجربهای ناخوشایند و رایج است. این احساس میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که بر کیفیت ارتباط ما با دیگران تاثیر میگذارند. درک این عوامل، گامی مهم در جهت بهبود و تقویت روابطمان به شمار میرود. در این مقاله به بررسی 14 نکته میپردازیم که میتواند به درک بهتر این موضوع کمک کند:
- ✳️
عدم شناخت نیازهای خود:
قبل از هر چیز، باید نیازهای خود را به خوبی بشناسید. اگر ندانید دقیقا چه چیزی از رابطه میخواهید، چگونه میتوانید انتظار داشته باشید که برآورده شود؟ - ✳️
عدم بیان واضح نیازها:
بسیاری از افراد انتظار دارند که طرف مقابلشان نیازهایشان را بدون اینکه گفته شود، تشخیص دهد. این انتظار غیرمنطقی است و میتواند منجر به سوءتفاهم و نارضایتی شود. - ✳️
ترس از بیان نیازها:
گاهی اوقات، به دلیل ترس از طرد شدن، قضاوت شدن یا ایجاد ناراحتی برای طرف مقابل، از بیان نیازهای خود خودداری میکنیم. - ✳️
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرمنطقی از رابطه و طرف مقابل، یکی از مهمترین دلایل احساس عدم رضایت است. هیچ فردی کامل نیست و هیچ رابطهای بدون نقص نیست. - ✳️
تمرکز بر روی نقاط ضعف:
به جای تمرکز بر روی نقاط مثبت رابطه، دائماً بر روی نقاط ضعف و کمبودها تمرکز میکنید. - ✳️
عدم پذیرش تفاوتها:
پذیرفتن اینکه طرف مقابل شما، فردی متفاوت با شماست و دیدگاهها و ارزشهای متفاوتی دارد، برای داشتن یک رابطه سالم ضروری است. - ✳️
عدم وجود صمیمیت عاطفی:
صمیمیت عاطفی، ارتباط عمیق و با صداقت بین دو نفر است. فقدان این صمیمیت میتواند باعث احساس تنهایی و انزوا در رابطه شود. - ✳️
عدم اختصاص زمان کافی به رابطه:
روابط نیاز به مراقبت و توجه دارند. اگر زمان کافی برای با هم بودن، صحبت کردن و انجام فعالیتهای مشترک اختصاص ندهید، رابطه شما دچار مشکل خواهد شد. - ✳️
عدم وجود احترام متقابل:
احترام، پایه و اساس هر رابطهای است. اگر به طرف مقابل خود احترام نگذارید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که نیازهای شما برآورده شود. - ✳️
عدم وجود اعتماد:
اعتماد، یکی از مهمترین ارکان یک رابطه سالم است. اگر به طرف مقابل خود اعتماد نداشته باشید، نمیتوانید به او تکیه کنید و از او حمایت دریافت کنید. - ✳️
عدم مهارتهای ارتباطی موثر:
مهارتهای ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی و ابراز احساسات، برای حل مشکلات و ایجاد صمیمیت در رابطه ضروری هستند.

چرا گاهی در روابط احساس میکنیم نیازهایمان برآورده نمیشود؟
1. عدم شناخت دقیق نیازها
بسیاری از اوقات، مشکل اصلی این است که اصلاً نمیدانیم نیازهایمان دقیقاً چه هستند. ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشیم، اما نتوانیم به درستی تشخیص دهیم که علت آن چیست و چه چیزی کم داریم.
این ابهام باعث میشود نتوانیم به طور موثر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم و خواستههای خود را به روشنی بیان کنیم.
برای رفع این مشکل، باید زمانی را صرف خودشناسی و introspection کنیم تا بفهمیم چه چیزهایی برایمان اهمیت دارند و چه نیازهایی داریم.
میتوانید از پرسشنامهها، تمرینهای ذهنآگاهی یا مشاوره با یک متخصص کمک بگیرید.
اگر ندانید چه میخواهید، چگونه میتوانید از دیگران انتظار داشته باشید که نیازهایتان را برآورده کنند؟
همیشه از خود بپرسید: “الان چه چیزی کم دارم؟” و سعی کنید پاسخ با صداقتای پیدا کنید.
2. عدم توانایی در بیان نیازها
حتی اگر نیازهای خود را بشناسیم، ممکن است در بیان آنها به طرف مقابل دچار مشکل باشیم. این مشکل میتواند ناشی از ترس از طرد شدن، قضاوت شدن یا ایجاد ناراحتی برای طرف مقابل باشد.
در ضمن، ممکن است فکر کنیم که طرف مقابل باید خودش بفهمد که چه میخواهیم، بدون اینکه نیازی به گفتن باشد. این انتظار غیرمنطقی، اغلب منجر به سرخوردگی و نارضایتی میشود.
برای غلبه بر این مشکل، باید یاد بگیریم که به طور مستقیم و قاطعانه با طرف مقابل صحبت کنیم و نیازهای خود را به روشنی بیان کنیم. از بهرهگیری از جملات “من” (I-statements) استفاده کنید تا احساسات و نیازهای خود را بدون سرزنش کردن طرف مقابل بیان کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید “تو هیچ وقت به من توجه نمیکنی”، بگویید “من احساس میکنم که به توجه بیشتری از طرف تو نیاز دارم. “
بیان نیازها نشانهی ضعف نیست، بلکه نشانهی احترام به خود و به رابطه است.
تمرین کنید و کم کم در بیان نیازهایتان راحتتر شوید.
3. انتخاب نادرست شریک زندگی
گاهی اوقات، مشکل اصلی این است که شریک زندگی مناسبی را انتخاب نکردهایم. ممکن است فردی را انتخاب کرده باشیم که ارزشها، اهداف و نیازهای متفاوتی با ما دارد.
در چنین شرایطی، هر چقدر هم که تلاش کنیم، نمیتوانیم نیازهای یکدیگر را به طور کامل برآورده کنیم. باید قبل از ورود به یک رابطه جدی، به این تفاوتها توجه کنیم و مطمئن شویم که با آنها سازگار هستیم.
اگر تفاوتها بسیار زیاد باشند، بهتر است رابطه را ادامه ندهیم تا از آسیب دیدن هر دو طرف جلوگیری کنیم.
به دنبال فردی باشید که شما را همانطور که هستید بپذیرد و از شما حمایت کند.
انتخاب درست شریک زندگی، پایهی یک رابطه سالم و رضایتبخش است.
به جای تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، به دنبال فردی باشید که با شما همسو باشد.
4. انتظارات غیرواقعی
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه، یکی از رایجترین دلایل نارضایتی در روابط است. ممکن است فکر کنیم که شریک زندگیمان باید همیشه ما را خوشحال کند، تمام نیازهایمان را برآورده کند و هیچ وقت ما را ناامید نکند.
این انتظارات غیرمنطقی، فشار زیادی را بر روی رابطه وارد میکنند و منجر به سرخوردگی و نارضایتی میشوند.
به جای تمرکز بر روی انتظارات غیرواقعی، بر روی نقاط قوت رابطه و چیزهایی که از آن لذت میبرید تمرکز کنید.
پذیرش نقصها و محدودیتها، کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار است.
5. عدم توجه به نیازهای طرف مقابل
رابطه یک خیابان دوطرفه است و تنها به برآورده شدن نیازهای خود فکر کردن، منجر به عدم تعادل و نارضایتی در رابطه میشود. باید به نیازهای طرف مقابل نیز توجه کنیم و برای برآورده کردن آنها تلاش کنیم.
این شامل گوش دادن فعالانه به حرفهای او، همدلی با احساسات او و انجام کارهایی است که او را خوشحال میکند.

وقتی طرف مقابل احساس کند که به او اهمیت میدهید و به نیازهایش توجه میکنید، احتمال اینکه او نیز به نیازهای شما توجه کند بیشتر میشود.
پرسیدن از طرف مقابل که چه نیازهایی دارد، نشانهی توجه و اهمیت دادن به اوست.
سعی کنید نیازهای طرف مقابل را در اولویت قرار دهید، همانطور که انتظار دارید او نیز نیازهای شما را در اولویت قرار دهد.
تعادل در رابطه، باعث رضایت بیشتر هر دو طرف میشود.
6. عدم وجود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، اعتماد و ارتباط عمیق با طرف مقابل است. این صمیمیت زمانی ایجاد میشود که بتوانیم احساسات، افکار و تجربیات خود را با او به اشتراک بگذاریم و از او حمایت و درک دریافت کنیم.
اگر صمیمیت عاطفی در رابطه وجود نداشته باشد، احساس تنهایی و انزوا میکنیم، حتی اگر از نظر فیزیکی نزدیک به طرف مقابل باشیم. برای ایجاد صمیمیت عاطفی، باید زمان کافی را با هم بگذرانیم، در مورد مسائل عمیق صحبت کنیم و به یکدیگر اعتماد کنیم.
به اشتراک گذاشتن آسیبپذیریها، باعث ایجاد ارتباط عمیقتری میشود.
ابراز عشق و محبت، صمیمیت عاطفی را تقویت میکند.
گوش دادن فعالانه و همدلی، به طرف مقابل احساس امنیت و درک میدهد.
صمیمیت عاطفی، رابطه را از یک رابطه سطحی به یک رابطه عمیق و معنادار تبدیل میکند.
7. عدم وجود مرزهای سالم
مرزهای سالم به معنای تعیین حد و مرزهایی در رابطه است که از حقوق و نیازهای هر دو طرف محافظت میکند. این مرزها شامل مرزهای فیزیکی، عاطفی، ذهنی و مالی میشوند.
اگر مرزهای سالمی در رابطه وجود نداشته باشد، ممکن است احساس کنیم که حقوقمان زیر پا گذاشته میشود، مورد سوء استفاده قرار میگیریم یا مسئولیتهای بیش از حدی را بر عهده میگیریم. برای تعیین مرزهای سالم، باید به وضوح با طرف مقابل در مورد نیازها و محدودیتهای خود صحبت کنیم و از او بخواهیم که به آنها احترام بگذارد.
نه گفتن، یک مهارت ضروری برای حفظ مرزهای سالم است.
اجازه ندهید دیگران از شما سوء استفاده کنند.
به نیازهای خود اهمیت دهید و از خودتان مراقبت کنید.
8. وجود سوء استفاده عاطفی یا جسمی
سوء استفاده عاطفی یا جسمی، یکی از مخربترین عوامل در روابط است. این سوء استفاده میتواند شامل توهین، تحقیر، تهدید، کنترل، ضرب و شتم یا هر نوع رفتار دیگری باشد که باعث آسیب رساندن به فرد میشود.
اگر در یک رابطه سوء استفاده قرار دارید، باید هر چه سریعتر از آن خارج شوید و به دنبال کمک حرفهای باشید. هیچ کس نباید در یک رابطه سوء استفاده قرار گیرد و شما شایسته عشق و احترام هستید.
اگر احساس میکنید در خطر هستید، با پلیس تماس بگیرید.
به دوستان و خانواده خود اعتماد کنید و از آنها کمک بخواهید.
سلامتی و امنیت شما، مهمترین چیز است.
9. عدم وجود قدردانی
وقتی در رابطه قدردانی وجود نداشته باشد، تلاشها و زحمات هر دو طرف نادیده گرفته میشود و احساس بیارزشی و نارضایتی ایجاد میشود. باید از کارهای کوچکی که طرف مقابل برایمان انجام میدهد قدردانی کنیم و به او نشان دهیم که چقدر برایمان مهم است.
این قدردانی میتواند شامل گفتن “متشکرم”، انجام کارهای محبت آمیز یا صرفاً ابراز قدردانی از حضور او در زندگیمان باشد.
به دنبال فرصتهایی برای قدردانی از طرف مقابل باشید.
نوشتن یک نامه قدردانی، یک راه عالی برای ابراز احساساتتان است.
قدردانی، باعث میشود رابطه شما شادتر و پایدارتر شود.


باید به یکدیگر اجازه دهیم تا زمانهایی را به تنهایی بگذرانیم و به علایق و فعالیتهای شخصی خود بپردازیم.
به یکدیگر اجازه دهید تا به دوستان و خانواده خود سر بزنید.
به علایق و فعالیتهای شخصی خود بپردازید.
تعادل بین زمان با هم بودن و زمان شخصی، کلید یک رابطه سالم است.
13. مشکلات حل نشده گذشته
اگر مشکلات حل نشدهای از گذشته در رابطه وجود داشته باشد، این مشکلات میتوانند به طور مداوم بر روی رابطه سایه افکنند و باعث نارضایتی و اختلاف شوند. باید این مشکلات را به طور مستقیم و با صداقت با طرف مقابل مطرح کنیم و برای حل آنها تلاش کنیم.
در صورت نیاز، از یک مشاور یا درمانگر کمک بگیرید.
از بخشیدن و فراموش کردن اشتباهات گذشته نترسید.
تمرکز خود را بر روی حل مشکلات، به جای سرزنش کردن طرف مقابل، بگذارید.
رابطه ای که از گذشته رها شده باشد، میتواند شکوفا شود.
14. تغییر نیازها و اولویتها در طول زمان
به طور منظم با طرف مقابل در مورد نیازها و اولویتهای خود صحبت کنید.
آماده تغییر و سازگاری با شرایط جدید باشید.
رابطه ای که با تغییرات سازگار شود، میتواند قویتر و پایدارتر شود.
سازگاری و انعطاف پذیری، کلید داشتن یک رابطه طولانی مدت و رضایتبخش است.







من مدت ها فکر می کردم مشکل از طرف مقابله که نیازهام رو درک نمی کنه. تا اینکه یه روز فهمیدم خودم هم نمیدونم چی میخوام! همیشه یه حس مبهم ناراحتی بود که دلیلش رو نمی فهمیدم 🤷♀️
یه وقتایی هم نیازها رو میفهمیدم اما میترسیدم بگم. مثلا دوست داشتم بیشتر باهم وقت بگذرونیم ولی نمیتونستم بیان کنم. میگفتم خودش باید بفهمه! ولی حالا میدونم گفتنش راحت تر از اون چیزیه که فکر می کردم 😊
یه تجربه جالب برام پیش اومد: همسرم عاشق فوتباله ولی من اصلا ازش خوشم نمیاد. قبلا عصبی می شدم چرا همیشه بازی می بینه! بعد فهمیدم مشکل از من نیست، از توقع بیجاست. حالا میرم تو اتاق دیگه کتاب میخونم و آروم تریم 🌸
این چرخه همیشه تکرار میشد: فکر میکردم اگه نیازهام رو بگم طرف مقابل ناراحت میشه… ولی هرچی بیشتر سکوت می کردم بدتر می شد. تازه فهمیدم بیان کردن یه نیاز به اندازه نیاز خودش مهمه 👍
بعضی وقتا هم چیزایی که فکر میکردم نیازمه واقعی نبودن. یه دوره فکر میکردم باید هر شب بیرون بریم! بعد فهمیدم این یه انتظار بیهوده بوده و اصلا برام مفید نیست 🤔
تو زندگی مشترکم فهمیدم خیلی چیزا رو دارم باورهای قدیمی تعریف می کنم. مثلا فکر می کردم همسر خوب باید ذهن خوانی بلد باشه! اما حالا میدونم ارتباط درست مثل یه بازی دو نفره است که هر دو باید قوانین رو بدونن 🎲
دوستانی که این متن رو می خونن، برید یه قهوه بخورید و لیست نیازهاتون رو بنویسید. ببینید کدوماش واقعیه و کدوماش توهمه ☕ بعدش راحت تر می تونید با طرف مقابلتون صحبت کنید.
من دیروز همین کار رو کردم و فهمیدم از اون دوازده تا نیازی که توی کله ام بود، فقط چهارتاش واقعی بودن! بقیش رو از فیلما و سریالا یاد گرفته بودم بدون اینکه بدونم 💭